تقدیم به پگاه با احساسات زیبا ودلنشینش که این اجازه را به بنده خواهند داد تا از احساسات سرشت زیباشون استفاده کنم وسپاس از دو ست نازنین زهرا که این اشعارو در اختیار بنده قرار دادند....این شعرتقدیم به پگاه و....زهرا
.
نمی گردانمت در برج ابریشم
نمی رقصانمت بر صحنه های عاج: -
شب پائیز می لرزد به روی بستر خاکستر سیراب ابر سرد
سحر با لحظه های دیر مانش می کشاند انتظار صبح را در خویش.
دو کودک بر جلو خان کدامین خانه آیا خواب آتش می کندشان گرم؟
سه کودک بر کدامین سنگفرش سرد؟
صد کودک به نمناک کدامین کوی؟
***
نمی رقصانمت چون دودی آبی رنگ
نمی لغزانمت بر خواب های مخمل اندیشه ئی ناچیز: -
حباب خنده ئی بی رنگ می ترکد به شب گرییدن پائیز اگر در جویبار تنگ،
و گر عشقی کزو امید با من نیست
درین تاریکی نومید سایه سر به درگاهم -
دو کودک بر جلو خان سرائی خفته اند اکنون
سه کودک بر سریر سنگفرش سرد و صد کودک به خاک مرده مرطوب.
***
نمی لغزانمت بر مخمل اندیشه ئی بی پای
نمی غلتانمت بر بستر نرم خیالی خام:
اگر خواب آور ست آهنگ بارانی که می بارد به بام تو
و گر انگیزه عشق است رقص شعله آتش به دیوار اتاق من
اگر در جویبار خرد، می بندد حباب از قطره های سرد
و گر در کوچه می خواند به شوری عابر شبگرد -
دو کودک بر جلو خان کدامین خانه با رؤیا آتش می کند تن گرم؟
سه کودک بر کدامین سنگفرش سرد؟
صد کودک به نمناک کدامین کوی؟
***
نمی گردانمت بر پهنه های آرزوئی دور
نمی رقصانمت در دودناک عنبر امید:
میان آفتاب و شب بر آورده ست دیواری ز خاکستر سحر هر چند،
دو کودک بر جلو خان سرائی مرده اند اکنون
سه کودک بر سریر سنگفرش سرد و صد کودک به خاک مرده مرطوب
درباره خودم
لوگوی وبلاگ
منوی اصلی
صفحه نخست
پست الکترونیک
صفحه ی مشخصات
خانگی سازی
ذخیره کردن صفحه
اضافه به علاقه مندیها
نوشته های پیشین
پاییز 1387
تابستان 1387 بهار 1387 زمستان 1386 بهار 1386 زمستان 1385 زمستان 1387 بهار 1388 تابستان 1388 پاییز 1388 زمستان 1388 بهار 1389 بهار 89 پاییز 89 بهار 90 زمستان 90 لوگوی دوستان
لینک دوستان
عاشق آسمونی .: شهر عشق :. مذهب عشق پندار نیک دنیای واقعی ::::: نـو ر و ز ::::: حــضــرتــ تــنــهــایــ بــهــ هــمــ ریــخــتــهــ.... آمار وبلاگ
بازدید امروز :108
بازدید دیروز :21 مجموع بازدیدها : 262231 خبر نامه
موسیقی وبلاگ
جستجو در وبلاگ
|